تعریف حق انتفاع و ارتفاق
حق انتفاع یعنی حق استفاده از مال غیر بدون آنکه مالک منافع آن ملک شود به عبارت ساده تر حق انتفاع یعنی فرد بدون آنکه مالک منفعت شود صرفا حق استفاده از مال را دارد
حق ارتفاق حقی است که برای مالک یک ملک در ملک دیگری ایجاد می شود باز هم بدون آنکه مالکیتی را ایجاد کند شخص صرفا حق استفاده دارد.
با این تعاریف به تشریح دو حق فوق الذکر می پردازیم
اوصاف حق انتفاع
حق انتفاع توسط عقدی منعقد می شود که اسم آن {عقد حبس} می باشد یعنی از یک طرف مالک ملک خود را حبس و از طرف دیگر منتفع این حبس را قبول می کند بنابراین عقد حبس یا عقد موجد حق انتفاع :
- یک حق مالی است
- عقد موجد حق انتفاع ممکن است بلاعوض یا معوض باشد
- باید از اشیا مادی باشد (نظر دکتر کاتوزیان) بنابراین انتفاع از دین و حقوق فکری مثل حق اختراع » حق انتفاع به معنای دقیق کلمه نیست
- حق انتفاع یک عقد عینی است بنابراین نیاز به قبض دارد
- حق انتفاع اصولا عقدی لازم است بنابراین هر یک از طرفین اصولا نمی توانند آن را بر هم زنند مگر در موارد معین . اما توجه شود که حبس مطلق (حق استفاده بدون ذکر مدت) و حبس مجانی (حق استفاده بدون عوض) عقدی جایز هستند.
- موضوع مالی که مورد حق انتفاع قرار می گیرد باید جز اموال قابل بقا باشد مثلا خوراکی را نمی توان موضوع حق انتفاع قرارداد چون با استفاده تلف می شود
- به آنکسی که حق استفاده را میدهد مالک یا حابس و شخصی که از این حق استفاده میکند را منتفع گویند
مشخصات مالک (حابس)
کسی که حق انتفاع می دهد باید اهلیت داشته باشد بنابراین:
اگر حق انتفاع به صورت مجانی بوده باشد:
صغیر یا مجنون به عنوان حابس باشند» عقد باطل است
اگر عقد موجد حق انتفاع به صورت معوض بوده باشد:
اگر صغیر یا مجنون باشد » صرفا نیاز به تنفید(اجازه) ولی یا قیم دارد.
اگر صغیر ممیز یا سفیه باشد » خود وی با اذن ولی یا قیم
کسی که حق انتفاع می دهد باید مالک(عین یا منافع) باشد یا حداقل خود دارای حق انتفاع باشد.
مشخصات منتفع
کسی که دارد از مال استفاده می کند او نیز همانند حابس باید دارای اهلیت باشد
اگر عقد موجد حق انتفاع به صورت مجانی باشد:
چنانچه منتفع سفیه یا صغیر ممیز باشد » قبول توسط خودش یا ولی یا قیم صورت میگیرد
اگر صغیر غیر ممیز یا مجنون باشد » قبول فقط توسط ولی یا قیم میباشد
اگر عقد موجد حق انتفاع به صورت معوض باشد:
فقط توسط ولی یا قیم قبول صورت میگیرد و فرقی میان مجنون سفیه و صغیر نیست
اقسام حق انتفاع
- عمری : حق انتفاعی است که به مدت عمر مالک یا منتفع یا شخص ثالثی منعقد می شود.ماده ۴۱ ق.م
- رقبی: حق انتفاعی است که برای مدت مشخص معین می شود مثلا ۶ ماه ماده ۴۲ ق.م
- سکنی: حق انتفاعی که برای سکونت در محلی می باشد. ماده ۴۳ ق.م
- حبس مطلق : حق انتفاعی که در آن مدت معین نشده و حق انتقاع به صورت مطلق می باشد وبا فوت مالک یا منفتع زائل می شود همچنین مالک تا قبل از فوت حق رجوع دارد. ماده ۴۴ ق.م
- حبس موبد : حق انتفاعی که در آن مدت به صورت الی الابد تعیین می شود.
* تفاوت حبس موبد با حبس مطلق در این است که در حبس موبد مدت به صورت نامحدود تعیین می شود اما در حبس مطلق مدت تعیین نمی شود و در قرارداد مسکوت می ماند.
*اگر مالک مالی که دارای حق انتفاع یا ارتفاق هست را به شخص ثالثی منتقل کند معامله صحیح و حق انتفاع و ارتفاق پابرجاست و منتقل الیه در صورتی که به این حقوق جاهل بوده باشد و انتقال در قالب عقد معوض بوده باشد میتواند قرارداد را فسخ نماید. برای مثال «الف» حق انتفاع ملک خود را از فروردین ۱۴۰۱ تا فروردین ۱۴۰۲ به «ب» دهد سپس «الف» در تیر ماه ملک خود را به «ج» بفروشد در اینجا «ب» همچنان حق استفاده از ملک را دارد و معامله فی مابین «الف» و «ج» هم صحیح می باشد اما «ج» می تواند تحت شرایط فوق الذکر معامله را فسخ نماید.(خیار تخلف از شرط ضمنی)
تکالیف منتفع در استفاده از حق انتفاع
- عدم سو استفاده از مال
- پرهیز از تعدی و تفریط در حفاظت از مال ماده ۴۸ ق.م
- ید منتفع امانی است یعنی اگر خسارتی وارد شود مسئول نیست مگر تقصیر منتفع را اثبات نماییم
- مخارج نگهداری از مال برعهده مالک و مخارج استفاده از مال بر عهده منتفع است مگر طرفین خلاف آن را شرط کنند(در حق ارتفاق هم به همین منوال است اما در اجاره مخارج کلا بر عهده مالک است)
مخارج نگهداری: | تعمیر آسانسور – قیر گونی – ایزوگام |
مخارج استفاده | سرویس آسانسور – کولر – شارژ ساختمان |
انتقال حق انتفاع
انتقال حق انتفاع به صورت ارادی مجاز است مگر خلاف آن شرط شود
انتقال حق انتفاع به صورت قهری با فوت منتفع به وراث می رسد مگر:
- قائم به شخص باشد(حتما شخص منتفع باید استفاده کند)
- حبس مطلق (چون گفتیم با فوت مالک یا منتفع زائل می شود)
- عمری اگر به مدت عمر منتفع باشد
زوال حق انتفاع
حق انتفاع در موارد زیر از بین می رود
- تلف مال (نه اتلاف ، چون بعد از اتلاف اگر مال مثلی باشد و متلف مثل بدهد دوباره حق انتفاع برمیگردد)
- اعراض(انصراف) منتفع
- فوت شخص در عمری
- رجوع یا فوت مالک یا منتفع در حبس مطلق
- پایان مدت در رقبی
- انتقال عین مال به منتفع
- انتقال حق انتفاع به مالک
- درج شرط خیار
- فک مالکیت مثل ملی شدن زمین
- انقراض نسل منتفعین در حبس موبد
اوصاف حق ارتفاق
- ناشی از مجاورت دو ملک است
- حق مالی عینی و همیشه غیر منقول است
- علی الاصول دائمی است ( برعکس حق انتفاع )
- جنبه شخصی ندارد و تابع ملک است ماده ۹۳ ق.م
اقسام حق ارتفاق
- حق ممر ( حقی که با آن شخص می تواند از ملک دیگری عبور کند)
- حق مجری ( بردن آب کانال از ملک دیگری)
- حق سرتیر ( نهادن سرتیر روی دیوار همسایه)
- ممنوعیت باز کردن در و پنجره به ملک مجاور
اقسام حق ارتفاق از حیث منشا
- طبیعی : مثل اینکه وضعیت خاص یک ملک که درمجاورت ملک دیگری میباشد برای عبور باید از ملک دیگری عبور کند. ماده ۹۵ ق.م
- قراردادی : قراردادی فی مابین مالکین دو ملک جهت عبور یا مجری منعقد می شود که می تواند مجانی یا معوض باشد. ماده ۹۴ ق.م و ماده ۱۰ ق.م
انواع حق ارتفاق
- اصلی
- تبعی ( یعنی لوازم حق ارتفاق ) : اگر کسی حق شرب از چشمه یا حوض یا آب انبار غیر را دارد حق عبور تا آن چشمه یا حوض یا آب انبار هم دارد ماده ۱۰۴ ق.م
تاثیر تقسیم یا انتقال ملک در حق ارتفاق
نقش تقسیم ملک در حق ارتفاق
تقسیم ملک دارای حق ارتفاق | تقسیم ملک مورد حق ارتفاق |
حق ارتفاق برای همه شرکا باقی است مثلا سه نفر مشاعا از زمین دیگری عبور میکردن بعد از تقسیم زمین خودشان باز هم حق دارند | حق ارتفاق در ملک باقی است مثلا اگر ملک به سه قسم تقسیم شود و کسی حق عبور داشته همچنان از همان محل میتواند عبور کند |
نقش انتقال ملک در حق ارتفاق
انتقال ملک دارای حق ارتفاق | انتقال ملک مورد حق ارتفاق |
اگر ملک به کسی منتقل شود (مثلا فروخته شود) حق ارتفاق باقی است مگر خلاف آن شرط شود | اگر ملک منتقل شود حق ارتفاق باقی می ماند و نمی توان خلاف آن شرط کرد ولی منتقل الیه اگر جاهل بوده باشد می تواند قرارداد را فسخ کند |
خرابی مجری
نکته آخر اینکه اگر مجری خرابی به بار آورد تعمیر یا جبران خسارت با چه شخصی است:
اگر مانع عبور آب شود: | تعمیر آن با دارنده حق ارتفاق می باشد |
اگر موجب خسارت به ملک شود | تعمیر با مالک ملک است نه دارنده حق |
منابع
- شرح جامع حقوق مدنی – دکتر توکلی
- قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی – دکتر کاتوزیان